تفسیر سوره مرسلات«2»


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 11 آذر 1394
بازدید : 206
نویسنده : جاذبه وب
 

بسم الله الرحمان الرحیم والمرسلات عُرفا                                                 21/1/91

این سوره حالت شعر گونه دارد ومخالفین پیامبر صلی الله علیه وآله بخاطر این سوره پیامبر را شاعر خطاب کردند.

این سوره با«واو » شروع شده است واین  واو ، واو قسم است سورهائیکه با واو قسم شروع شده اند خاص هستند.

«عرف به معنی یال اسب است وهر امریکه پشت سر هم واقع شود بیال اسب تشبیه می کنند. پس چنین معنا می شود.قسم به آن فرشتگان (رسولان) که دنبال هم می آیند.

« فَالعاصِفاتِ عَصفا »

عصف سرعت سیر است. با تند را عاصف می گویند ،وسرعت سیر ملائکه در رساندن وحی را بعنوان استعاره عصف خوانده .

با توجه به آیه قبلیمی شود قسم به فرشتگانی که پشت سر هم وبه سرعت وتند می آیند

« والناشِراتِ نَشرا»

مراد به نشر گشودن صحف وحی است .پس می شود:قسم به فرشتگانی که پشت سر هم وبه سرعت وحی حق وشرع الهی را در جهان نیکو نشر می دهند.

« فَالفارقاتِ فَرقا»

وبحق آنانکه (بحکم خدا بین حق وباطل را) کاملاً جدا می کنند وحلال وحرام را از هم جدا می کنند.

پس می شود :قسم به فرشتگانی که پشت سر هم وبه سرعت وتندی نیکو نشر می دهند وهمواره در جدا کردن می باشند.

« فَالمُلقیاتِ ذِکراً»

وبا آنکه ذکر(خدا وکتاب الهی)را بانبیا وحی می کنند. صفات سه گانه «نشر» ،«فرق» و«القاء» مترتب بر یکدیگرند. یعنی اول باید صحف آسمانی نشر بشود تا فرق میان حق وباطل وحلال وحرام محقق شود. پس با نشر است که فرق تحقق خود را آغاز می کند وبا القاء تحققش تمام می شود.
« عُذراً او نُذ را»

تا عذر نیکان وبیم وتهدید کافران بدان شود. فرشتگان ذکر را القاء می کنند تا حجت بر تکذیب گران تمام شود وتهدید برای غیر ایشان باشد.

دو تعبیر اول یعنی « المرسلات عرفا » و «فالعاصفات عصفا » اگر از سیاق صرف نظر کنیم وخود آن دو را در نظر بگیریم خالی از مختصر ظهوری در باد های سخت وتند وپشت سرهم نیست ولیکن تعبیر آخر یعنی « فالمقیلات ذکراً عذراً او نذراً »تقزیباً صریح در این است که مراد از آن ملائکه ای است که حامل وحی خدای تعالی بودند وبر انبیا ورسل نازل می شدند،وبه منظور اتمام حجت وانذار وسایر غرایض ، وحی الهی را بر آنان القاءمی کردند وبقیه صفات پنج گانه هم آن طور نیست که قابل حمل بر معنای مناسب با این معنا باشد.

« إنما تُوعَدُونَ لَواقِع »

تحقیقاً آنچه وعده داده شده است واقع می شود. واین قسم هائیکه گفته شد همه اش برای این بود . وعده های داده شده،ازاحوال قیامت صغری وکبری مسأله ی بعث وعقاب وثواب حواه نا خواه واقع خواهد شد.

همانطور که در ابتدا گفته شد با آمدن این سوره به پیامبر صلی الله علیه وآله گفتند شاعر.

شعر دو حالت دارد یکی وهمی است که شاعر با توهم خود شعر می گوید. ولی یک موقع شعر، شاعر را می گوید.که در واقع نور را در لفظ می گوید.وچنین کاری از هر کس بر نمی آید،مثلاً عرفا می توانند . محی الدین می گوید در خواب توسط پیامبر(ص) بمن القاء شد. حافظ شعر نمی گوید بلکه شعر حافظ را می گوید.

کلاً قرآن نور است.ومعزه قرآن این است که نور را بصورت لفظ در آورده است.قرآن نوامیسی از عالم هستی را می خواهد برای ما بگوید واین نوامیس فهمیدنی نیست حس کردنی است وباید آنرا حس کرد در حالی که نکته فلسفی فهمیدنی است.

قرآن قصه روح را می گوید وتصدیق آن با شخص است ، واین قصه حالات خودش است.خطاب این حالات حالت خاص است بله این آیات شعر است البته بصورت توهم.این آیات بقدری وسیع است که انسان باید بسیار آماده شود وبصرف خواندن ومعانی کافی نیست.

« والمرسلات عرفا» مرسلات را می گویند ملائکه .حقیقت آن است که ملائکه در این عالم پی در پی هستند پس اگر خواستیم بفهمیم باید ملکوتی شویم.

یا «فالعاصفات عصفا »توفانی که گفته می شود این توفان نیست ،مثلاً توفان سرعتش صد کیلومتر است در حالیکه آن توفان خیلی شدید است.

در بحث آفاقی بحثی است ودر بحث انفسی بحثی است.عالم اکبر را آدم گرفته می شود یا برعکس عالم اکبر عالم گرفته می شود. یک حقیقتی در این عالم است که آن هستی است که باید این ذکر به بشر  القاء شود این حقیقت علمی نیست باید به آن برسید. یک فیلسوف عالم را حقیقت نمی داند.ولی عارف وجود را حقیقت میداند.

اگر این ملک ها بر شما میریزند وجدائی بین حق وباطل می آورند. فارقات برای این است که حلال وحرام را از هم جدا کنند.

آن وحی که بر قلب سالک ریخته می شود.بحث ملکوت است وظرفیت ملکوت بیشتر از عالم ماده است ومی توتند هم عالم ملکوت هم عالم ماده باشد. این ملائکه که ذکر القا می کنند برای چیست. بجهت « عذراً او نذراً »

آیا وعده های خدا را حتمی میبینی.شش آیه اول گفته شد،که رابطه آیه هفتم با آیات فبلی معلوم گردد وروح همه این آیه هفتم است. باید حضور ملائکه را احساس کنیمواحساس با پذیرش فرق می کند. وبحث ،بحث احساس است.

آیت الله قاشانی (کاشانی) در تفسیر خود می فرماید: « خداوند در این آیه به انوار قهر ولطف خود که موجب کمال ووقوف بر احوال قیامت است ، قسم خورده می فرماید «والمرسلاتِ عُرفا » یعنی سوگند با انوار قاهر ای که بسوی نفوس انسانی بصورت پی در پی فرستاده شده ویا سوکند به آنچه فرستاده شد در حالی که روح می طلبد وآن را می شناسد




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جاذبه و آدرس webattraction.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com